در انتظار بهار ....
چقدر حرف زدن درباه عید عالیه وای تصور عید آینده چقدر لذتبخشه ... با تو بودن ... تازه عید معنی عید رو میگیره . اینکه باید در بالا ترین نقطه سفره هفت سین رو بچینیم . تو اونموقع به لطف خدا توی 9 ماه هستی . میخوای دست بندازی تو سمنو و سفره رو غارت کنی . حرکت ماهی ها برات خیلی جالبه . میخوای دست بندازی و قرآن رو از دست بابا بگیری .... میخوای خیلی شیطون باشی .... خیلی ... خیلی ... خیلی ... وای میخوای با تخم مرغ ها چیکار بکنی ؟ هان ؟ میشه با وجود تو خونه تکونی کرد ؟ او... چه لباسای گل منگولی تنت کنم وبریم خونه مامان بزرگ ها و خاله ها ... ای جون دلم .... چقدر عیدی میخوای جمع کنی ... وای زبون باز میکنی و یه چیزایی می گی ...چقدر عید امسال بهمون خوش...
نویسنده :
دلسارا
18:33